E.Y.E: Divine Cybermancy
جادوی سایبر
Cybermancy که نمی دانیم چه معادلی برای آن بگذاریم، تکنیکی ترکیبی از جادو و علم سایبرنتیک است. در این تکنیک، روح یک فرا انسان درون بدن یک انسان مرده (زامبی سایبر) زندانی می شود. به این ترتیب یک جراح سایبر می تواند ابزار سایبری متعددی را روی آن زامبی
نصب کند.
همان طور که تعریف سایبرمنسی عجیب و غریب است، بازی E.Y.E: Devine Cybermancy هم نامعمول و گاه دیوانه کننده است. این بازی اول شخص نقش آفرینی اتمسفر و روال خاص خودش را دارد و همین خاص بودن شما را به ادامه وامیدارد. E.Y.E به شما تفنگ، شمشیر و تواناییهای سایبری را یکجا می دهد و سپس در دنیای علمی - تخیلی خودش غرقتان میکند تا اهدافتان را به هر نحوی که صلاح میدانید به انجام برسانید. شاید گیج کننده باشد، اما در طول مسیر مرتب اشیا را بی دلیل برسرتان میریزد. فکر میکنید اینها خطای بازی است؟ نه. سازندگان میگویند همین چیزهاست که بازی را شکل میدهد.
اگر چه ممکن است بارها از دست این اتفاقات دندان قروچه کنید و بد و بیراه بگویید. به هرحال وقتی E.Y.E را بازی کنید، دیگر به سادگی فراموشش نخواهید کرد، حالا یا به علت فضای آینده نگارانه و محیط انعطاف پذیرش یا تلاشی که به کار میگیرد که بازی کننده را از خود بیزار کند.
هر چه که باشد، اگر میخواهید پای بازی Divine Cybermancy بنشینید باید صبر زیاد داشته باشید. حفظ آرامش کلید ایجاد علاقه به این بازی است.
اما بازی چگونه آغاز میشود. در ابتدا باید تعدادی تصمیم آماری بگیرید که توضیحی هم دربارهشان داده نمیشود، بعد ناگهان روی یک جاده سنگی از خواب بیدار میشوید که در کنارههای آن نمادهای سنگی رازآلودی به آسمان رفته است. آسمان به زردی میزند و در تاریکی تنها یک راه خروج مییابید؛ دروازهای درخشان در انتهای تاریکی. در راه با شخصی مواجه میشوید که زرهی سیاه به تن دارد و تاجی طلایی برسرش میدرخشد.
او به زبانی عجیب سخن میگوید که به صورت زیرنویس انگلیسی دست و پا شکستهای ترجمه می شود. وقتی از در نورانی وارد می شوید، اولین مرحله بازی و البته سردرگمی شما آغاز میشود. در این مرحله اصول اولیه بازیهای fps را میآموزید؛ مثلا چگونه بپرید، نشانه بگیرید و شلیک کنید.
اما آنچه فرا نمیگیرید، اصول مهمی است که در این بازی به آنها نیاز دارید. E.Y.E بازی پیچیدهای است که در آن باید هک کنید، به تحقیق روی فناوریهای مختلف بپردازید، از قدرتهای روانی بهره بگیرید و اینها را کسی به شما یاد نمیدهد. خودتان هستید و خودتان و باید روی فهمیدن روش کار وقت بگذارید.
داستان بازی هم گیج کننده است، تا جایی که ذهنتان روشن شود. شما یک سرباز سراپامسلح علمی – تخیلی هستید. جنگ سرد بین دو جامعه بین سیارهای در جریان است. بین راهنمای روحی شما و رییس بالا دستیتان هم جنگی درگرفته است. این اطلاعات هم البته به سادگی در اختیارتان قرار نمیگیرد. دیالوگها هم اطلاعات چندانی
به شما نمیدهد.
البته شاید برای پیش رفتن در بازی چندان هم به این اطلاعات نیاز نباشد، در هر مرحله طراحی فضاها جوری انجام شده که در مییابید چکار باید کرد. مثلا باید در خرابههای شهرهای سنگی به جست و جو بپردازید، در مناطق صنعتی که با نور لامپهای نئون روشن شده است، با یک رابط مهم ارتباط برقرار کنید و از این قبیل کارها. هر از چند گاهی هم صدای موسیقی الکترونیکی میآید
و میرود.
گرافیک بازی چندان پیشرفته نیست و نورپردازی آن هم کمی خسته کننده است و یافتن اشیا، موجودات کمین کرده و درهای مخفی را سخت میکند. اما گیم پلی بازی آن قدر انعطاف دارد که شما را درگیر کند. اگر یکی دو ساعتی وقت بگذارید، این بازی تیراندازی اول شخص رفته رفته به ژانر جذاب جدیدی تبدیل می شود.
در کل میتوان گفت آنچه بازی E.Y.E: Divine Cybermancy را جذاب میکند، گیم پلی منعطف، اتمسفر علمی– تخیلی و تنوع اسلحه است و البته نقاط ضعفی مثل دشواری یادگیری روال ها و رابط کاربری گیج کننده و هوش مصنوعی نامناسب به جذابیت بازی آسیب زده است.