شاخص اعتماد مصرف کننده در بازار IT
شاخص اعتماد مصرف کننده (Consumer Confidence Index) یکی از شاخص های اقتصادی بسیار مهم برای اندازه گیری درجه خوش بینی مصرف کننده نسبت به وضعیت عمومی اقتصاد جامعه است؛ اینکه مصرف کننده تا چه اندازه نسبت به پایدار بودن درآمد خود در آینده مطمئن باشد، بدون شک در رفتارهای اقتصادی فرد مشهود است.
سهیل ترکان
این شاخص نسبی به صورت ماهانه براساس اطلاعات جمعآوری شده از تعدادی خانوار مصرفکننده محاسبه میشود. 40 درصد شاخص، متشکل از نظر خانوارها به وضعیت فعلی اقتصاد و 60 درصد بقیه، انتظار آنها از آینده اقتصاد است. این آمارگیری بر اساس پنج سوال اصلی انجام میگیرد که عبارتند از:
1- شرایط فعلی اقتصاد کشور
2- شرایط تجارت در شش ماه آینده
3- شرایط کار و درآمد در حال حاضر
4- شرایط کار، درآمد یا بیکاری در شش ماه آینده
5- پیشبینی کل درآمد خانواده در شش ماه آینده
به صورت کلی در شرایط رشد اقتصادی، مصرف کننده با اعتماد بیشتری نسبت به آینده رفتار میکند و خرید بیشتری انجام خواهد داد و در شرایط رکود اقتصادی مصرفکننده به سمت صرفهجویی و ذخیره کردن سرمایه و درآمد خود متمایل میشود.
شرکتها و موسسات تجاری برای برنامهریزی حجم بازار آینده و نحوه تخصیص منابع، همیشه نیازمند اطلاع از میزان اعتماد مصرف کننده و تنظیم برنامههای فروش، تولید و بازاریابی خود بر اساس این شاخص هستند. در کشورهای عضو اتحادیه اروپا، آمریکا، کانادا، کره جنوبی، ژاپن، هندوستان و بسیاری کشورهای دیگر، این شاخص به صورت ماهیانه با نظر سنجی از حدودا 5000 خانوار محاسبه و اعلام میشود و به عنوان یکی از مهمترین شاخصهای اقتصادی، تاثیر زیادی برتعیین بهره بانکی (Interest Rate) و شاخص بورس کشور (Stock Index) و برنامهریزی موسسات تجاری دارد.
در ایران این شاخص هیچگاه محاسبه نشده، اما با توجه به نوسانات ارزی در 18 ماه گذشته و بیاعتمادی مصرفکننده به آینده اقتصادی خود، به نظر میرسد این شاخص در ایران نسبت به گذشته کاهش چشمگیری داشته باشد. با فرض اینکه هر ایرانی به پنج سوال مذکور پاسخ مثبت یا منفی بدهد، بدون شک حاصل کلی نیز نشان دهنده رشد یا کاهش شاخص نسبت به گذشته خواهد بود.
در شرایطی که اعتماد مصرفکننده به خرید کاهش یابد، تمایل به سمت صرفهجویی، خرید کالاهای اساسی و سرمایهای و در نهایت سفته بازی زیادتر خواهد شد و این دقیقا روندی است که در یک سال گذشته در ایران شاهد آن بودهایم.
بازار کامپیوتر و الکترونیکی نیز از این روند مستثنا نیست و دچار بحران و کاهش تمایل مصرف کننده به خرید شده است. حتی میتوان گفت که این کاهش بیش از آن چیزی بوده که در کل بازار پیشبینی شده است و دلیل آن را هم میتوان سرمایهای نبودن کالاهایی همچون کامپیوتر و محصولات الکترونیکی دانست. همچنین روند همیشگی کاهش قیمت جهانی این کالاها در این کاهش تمایل به خرید بیتاثیر نبوده است.
برنامهریزی موسسات تجاری صنف IT نیز تحت تاثیر بیثباتی بازار ارز و کاهش شاخص اعتماد مصرفکننده به آینده بوده است. در این شرایط دشوار اقتصادی، بازیگران این صنف برای تامین حداقل سودآوری مورد انتظار باید حجم بازار و نوع تقاضا را پیشبینی کنند و بر این اساس برنامهریزی آتی خرید، تولید، قیمتگذاری و بازاریابی را انجام دهند.
مصرف کنندهای که به آینده شغلی و درآمد خود مطمئن نیست، بدون شک تمایل کمتری به خرید کالاهایی دارد که نه تنها سرمایهای نبوده بلکه با کاهش قیمت جهانی نیز روبه رو هستند. خریداران در شرایط کنونی به سمت خرید کالاهای سرمایهای یا سفته بازی در بازار طلا و ارز گرایش پیدا میکنند و متاسفانه تنشهای بیشتر بازار در دورههای کوتاه مدت این بی اعتمادی را به شدت تشدید کرده و در خانوارهای با درآمد بالاتر جامعه نیز، این بیاطمینانی به بازار دیده میشود که نتیجه آن کوچکتر شدن حجم بازار و تمایل مصرف کننده به خرید کالای ارزانتر و همچنین میل به تعمیر کالا و نگهداری آن به جای خرید محصولات جدید خواهد بود.
نکته قابل توجه در صنف کامپیوتر و الکترونیکی ایران، تشکیل شدن این صنف از هزاران واحد انتفاعی کوچک و رقابت شدید این واحدها در سالهای گذشته بوده که باعث پایین آمدن سود به نسبت گردش مالی و شکننده بودن این موسسات در شرایط بیثباتی است.
با توجه به نکات مذکور میتوان پیشبینی کرد که در نیمه دوم سال شاهد تمایل مصرفکننده به خرید کمتر، انتخاب کالای ارزانتر یا تعمیر کالای قدیمیو صرف نظر از خرید مجدد خواهیم بود. نتیجه این رفتار مصرفکنندگان چیزی نخواهد بود جز خروج تعداد زیادی از بازیگران این صنف که توان تحمل و یا برنامهریزی دقیق برای گذر از این شرایط دشوار اقتصادی را ندارند.
در صورت محاسبه منظم و دقیق این شاخص و برخی دیگر از شاخصهای آماری موثر در ایران، موسسات تجاری میتوانند با برنامهریزی آگاهانه و بر پایه اصول اقتصادی، خود را برای شرایط پیش رو آماده سازند و کمتر شاهد بیثباتی در برنامهریزی، ترس از آینده در بازار و خروج هم صنفیها خواهیم بود.
*دانشجوی دکترای مدیریت، دانشگاه اوترخت هلند