در این مشکل چند وجه متفاوت وجود دارد. در اینکه این دو کسبوکار را مقامات قضایی مجبور به انجام این کار کردهاند شکی نیست و این دو کسبوکار قطعا از عواقب این معضل و نارضایتی بسیار زیاد کاربران و رانندهها و همچنین بازخورد بدی که در جامعه علیه آنها به وجود آمده، مطلع بودهاند و مجبور به انجام این کار شدهاند. در این قضیه، علاوه براینکه حریم خصوصی راننده نباید از این طریق نقض شود و یک روش جدید برای سانسور و جلوگیری از استفاده از یک اپلیکیشن بهوجود بیاید که در واقع یک بدعت بسیار بد و خطرناک است، مساله دیگری که وجود دارد این است که به نظر من یک روند غیرقانونی شکل گرفته است. زیرا از لحاظ قانونی اجازه این را ندارند که یک کسبوکار را مجبور به تجاوز به حریم خصوصی کاربران خودشان بکنند و کاری انجام دهند که اصولا غیر قانونی است. یعنی اینکه در گوشی کاربران به دنبال یک اپلیکیشن دیگر بگردد و اجازه استفاده از آن را بدهد یا ندهد، کاری است که با قانون حریم خصوصی و قوانین شهروندی مغایرت دارد و اینکه در زندگی خصوصی کسی دخالت داشته باشیم، از لحاظ شرعی هم مشکل دارد.
اینکه یک ارگان دولتی و امنیتی به اجبار این کسبوکارها را به این کار واداشته، معضل بسیار بزرگی است و باید مشخص شود که این دستور از طرف کدام ارگان و چگونه به این کسبوکارها داده شده و چه تهدیدی صورت گرفته که مجبور به انجام این کار شدهاند؟
اگر یک روش جدید برای کنترل و جلوگیری استفاده از اپلیکیشنهای مختلف درست شود، میتواند برای رشد و گسترش کسبوکارهای اینترنتی در کشور بسیار خطرناک باشد و اعتماد کاربران و مردم که بسیار مساله مهمی است از حکومت و از کسبوکارهای ایرانی بیشتر و بیشتر سلب شود و ضربه شدیدی به این کسبوکارها وارد آید.
در حال حاضر میبینیم که اپلیکیشن پیامرسان تلگرام نسبت به اپلیکیشنهای پیامرسان داخلی که کم هم نیستند، کاربران بسیار زیادی دارد؛ تنها به این دلیل که مردم به کسبوکارهای ایرانی اعتماد ندارند. نه به این دلیل که سازندگان آن کسبوکار بد هستند؛ بلکه به این دلیل که این امکان در کشور ما وجود دارد که هر زمان یک ارگان امنیتی دستور به انجام کاری داد، نمیتوانید از انجام آن به دلیل غیرقانونی بودن سرباز بزنید. اگر میخواهیم محصول داخلی و نرمافزارهای داخلی را قدرتمند کنیم باید این بدعت را از بین ببریم. این موضوع ارزش از دست دادن اعتماد مردم را ندارد و ضربه شدیدی به صنعت نرمافزارهای داخلی وارد میکند.
مشکلی که با اپلیکیشن اسرائیلی waze وجود دارد، ممکن است اشتباه نباشد، به دلیل اینکه اطلاعات موقعیت مکانی ایرانیان را دارند. این نگرانی حتی اگر بر پایه اطلاعات نادرست باشد، بیپایه و اساس نیست و از ضعف ما در زمینه تکنولوژی حکایت می کند. اما اگر بخواهند با این روش و به سبب قدرتی که دارند جلوی استفاده از اپلیکیشنها را بگیرند، اعتماد مردم را به اپلیکشنها و کسبوکارهای داخلی از بین میبرند و به همین دلیل است که مردم از اپلیکیشنهای داخلی استقبال و استفاده نمیکنند. با این کار در طولانی مدت درواقع به دشمنان خودمان خدمت میکنیم، به دلیل اینکه اقبال مردم را به سمت اپلیکیشنهای خارجی میبریم و همیشه امکان هک شدن آن اپلیکیشن خارجی، حتی اگر متعلق به اسرائیل نباشد، وجود دارد به دلیل اینکه اطلاعات خارج از کشور است و ممکن است در دسترس سرویسهای امنیتی دیگر قرار گرفته باشد و ما کنترلی روی آن نداشته باشیم. این موضوع تنها به این دلیل است که اعتماد به کسبوکار ایرانی را از بین بردهایم و این مشکل بسیار بزرگی برای آینده است که همین اعتمادی را که در حال حاضر هم بسیار شکننده است، ازبین میبرد.
به گمان نگارنده، با فیلتر کردن این اپلیکیشنها نیز مشکل بزرگ تری درست میکنیم؛ زیرا اپلیکیشنی مانند ویز یک اپلیکیشن کاربردی است و در حال حاضر مشابهی برای آن وجود ندارد و با محدود ساختن دسترسی به آن سبب میشویم که کاربران بیشتری به سمت vpn و سایر فیلترشکنها بروند. خود فیلترشکنها هم به دلیل اینکه تمام اطلاعات کاربر از طریق آن رد شده و به سرویس مورد نظر میرسند، مشکل بزرگ امنیتی به وجود میآورد و در واقع ما خودمان اطلاعات کاربران را به اپلیکیشنهایی که vpn رایگان میدهند، تقدیم میکنیم.
بنابراین هیچ کدام از این دو راه، راه درستی برای جلوگیری استفاده از این اپلیکشنها و تقویت سیستمها و نرمافزارهای داخلی نیست؛ بلکه باید به نحو دیگری این کسبوکارها را حمایت و سعی کنیم تا با قانونمند کردن اینگونه درخواستها اعتماد مردم را به اپلیکشنهای داخلی برگردانیم. اینکه هرکسی در دولت یا حکومت بتواند کسب وکارها را مجبور به ارایه خدمات ویژه بکند، سبب از بین رفتن اعتماد شده و باعث میشود که اپلیکیشنهای ایرانی اصلا شکل نگیرند. امیدوارم که مسوولان متوجه این نکته ضریف و بسیار مهم بشوند و بدانند که این حرکت با تقویت اپلیکیشنهای خارجی در طولانی مدت به ضرر کشور خواهد بود.