ATM (بخش دوم)
اولين دستگاه مکانيکي پرداخت وجه نقد توسط لوتر جورج سيمجيان (Luther George Simjian) ساخته و در سال 1939 در نيويورک توسط بانک نيويورک نصب شد. اما پس از گذشت شش ماه به دليل عدم استقبال مشتريان برداشته شد.
مازیار نیک نژاده
از آن پس تاريخچه دستگاه خودپرداز به مدت 25 سال متوقف شد تا زماني که "دلارو" اولين دستگاه خودپرداز الکترونيکي را ساخت که نخستين بار توسط بانک بارکليز (Barclays Bank) در شهر کوچک ان فيلد (Enfield) در شمال لندن در تاريخ 27 ژوئن 1967 نصب شد.
اين اختراع به آقاي جان شپرد بارن (John Shepherd Barron) منتسب شده است، هر چند در همان زمان برخي ديگر از مهندسان به علت تحقيقات خود در رابطه با فناوريهاي مرتبط با خودپرداز جوايزي را دريافت کردند. به شپرد بارن نيز در سال 2005 در ليست افتخارات سال نو جايزه OBE اهدا شد.
اولين فردي که از اين دستگاه استفاده کرد، يک هنرپيشه انگليسي به نام "رگ وارني" بود. اولين دستگاههاي خودپرداز تنها قادر به پردازش يک رمز تک منظوره بودند که توسط دستگاه نگهداري ميشد. اين کار با استفاده از تشعشع و مغناطيس با شدت پايين (Low Coercivity Magnetism) که توسط دستگاه کارتخوان براي کاهش احتمال تقلب پاک ميشد صورت مي پذيرفت.
اين دستگاه پاکتهاي از پيش بستهبندي شدهاي که شامل 10 پويند استرلينگ بود را در اختيار کاربران قرار ميداد. نظريه شماره شناسايي شخصي يا PIN ذخيره شده روي کارت توسط يک مهندس انگليسي به نام جيمز گود فلو (James Goodfellow) در سال 1965 ارایه شد.
در سال 1968 دستگاه خودپرداز تحت شبکه توسط دونالد وتزل (Donald Wetzel) که ریيس دپارتمان يک شرکت تحويل و حمل و نقل کالا به نام داکيو تل بود در شهر دالاس ايالت تگزاس اختراع شد. در سال 1995 يکي از موزههاي ملي تاريخ آمريکا به نام اسميت سونيانز (Smithsonians) داکيو تل و وتزل را به نام مخترعين دستگاه خودپرداز تحت شبکه معرفي کرد. دستگاههاي خود پرداز اولين بار در سال 1973 ميلادي مورد استفاده گسترده در انگلستان قرار گرفت. دستگاه IBM 2984 به درخواست بانک لويدز طراحي شد. پايانه پرداخت وجه نقد (کش پوينت Cash point) مدل 2984 که اولين دستگاه خودپرداز قابل نصب داخل ديوار بود که از نظر عملکرد مشابه دستگاههاي امروز بود. CashPoint هنوز هم يک علامت تجاري ثبت شده به نام کمپاني لويدز در انگليس است. تمامي دستگاهها همواره به شبکه متصل بوده و قادر به صدور مقادير مختلفي از پول نقد بودند که به طور همزمان از حساب مربوطه کسر ميشد. تعداد کمي از اين خودپردازها به بانکي در ايالات متحده واگذار شد.
تا زماني که کارتهاي با نوار مغناطيسي جديد اختراع شدند، خدمات اين دستگاهها به دريافت و پرداخت وجه محدود ميشد. با ورود کارتهاي مغناطيسي و ارتقای هر چه بيشتر قابليتها و امنيت آنها، دستگاههاي خودپرداز نيز قابليتهاي ارایه خدمات خود را حسب شرايط ارتقا دادند. بين سالهاي 1960 تا 1966 تلاش براي اختراع کارتهاي شناسايي مشتريان بانکها به گونه اي که علاوه بر کمک به سيستم بانکداري امکان تقلب و دزدي از سيستم کاهش يابد آغاز شد. سال 1966 آنتوني ديويس اولين اختراع خود را در اين زمينه به ثبت رساند. او با به کاربردن مواد خاصي از جمله نوعي کربن درکارتها و دادن امکان مغناطيسي به اين وسيله تا حد ممکن دخالت انسان را در سيستم کاهش داد و به دستگاههاي خودپرداز سپرد.
از سال 1968 تا 1970 کارتهاي مغناطيسي مشتريان بانکها با افزايش قابليتها و امنيت خود به بازار تجارت آمريکا راه يافت و به دليل تسهيل مبادلات اقتصادي تحولات بزرگي را در اين زمينه رقم زد. به طوري که شرکتهاي بزرگي چون NCR و IBM از توليد سيستماتيک آن کاملا استقبال کردند.
طي سالهاي 1968 تا 1972 تحولات هر روزه و سريع در زمينه ساخت و گسترش امکانات دستگاههاي خودپرداز همگام با پيشرفت تکنولوژي در زمينههاي کامپيوتري صورت گرفت. نام مستعار ATM از همان زمان رايج شد.با حمايت سرمايه داران شرکتهاي بزرگ صنعتي از دستگاههاي خود پرداز، کم کم اين دستگاه براي هر بانکي حکم يک امر حياتي را يافت.
امکان کم کردن مراجعه حضوري مشتريان و سپردن آن به سيستم پاسخگوي خودکار تنها يک جنبه کار ميبود. کم کردن فرسايش اسکناس و انجام بسياري از نقل و انقالات به صورت مجازي از طريق دستگاهها، صرفهجوييهاي اقتصادي بسياري را به همراه داشت. زمان رسيدگي به امور مهم مشتريان و رضايت آنان هر روزه ابعاد مهمتري را به خود اختصاص ميداد. زماني که اينترنت و نرم افزارهاي شبکهاي کامپيوتر نيز هر روز بيش از گذشته به کمک اين اختراع آمد، ديگر ناديده گرفتن چنين امکاني را غير قابل تصور ميکرد.
صرفههاي اقتصادي اين اختراع که جرقه آن تنها از يک شمارشگر خودکار پول رقم خورد، باورنکردني است. منافع اين دستگاه مشهور به ATM چنان بالاست که در فقيرترين کشورهاي اقتصادي نيز حضور آن لازم و غير قابل چشمپوشي است.پيشبيني ميشود با توجه به سرعت پيشرفت تکنولوژي شاهد تحولات هر چه بيشتري در زمينه امور بانکداري غيرحضوري و دستگاههاي خودپرداز باشيم.
عقب ماندن از اين مسير پيشرفت مطمئنا براي هر کشوري تبعات اقتصادي بزرگي را به همراه خواهد داشت.
دستگاههاي خودپرداز نه تنها در نزديکي يا داخل محوطه بانک، بلکه در مکانهايي نظير مرکز خريد، فرودگاهها، سوپر مارکتها، پمپ بنزينها، رستورانها و يا مکانهاي اجتماعات عمومي نصب ميشوند. اين نمايانگر دو نوع روش متفاوت براي نصب دستگاه خودپرداز است:
1- در محوطه بانک 2- خارج از محوطه بانک
دستگاههاي خودپرداز نصب شده در محوطه بانک عموما پيشرفتهتر و چند منظوره هستند که در واقع مکمل تسهيلات شعبه بانک به حساب ميآيند و از اين رو گرانتر نيز هستند. در کشور کانادا، زماني که يک دستگاه خودپرداز توسط يک موسسه مالي مورد استفاده قرار نميگيرد، به نام "خودپرداز سفيد" شناخته ميشود. اغلب بانکها در آمريکاي شمالي، مسيرهايي با امکان عبور اتومبيل تعبيه کردهاند که مشترکان ميتوانند بدون نياز به پياده شدن از اتومبيل خود، از خودپردازهاي نصب شده در خيابان استفاده کنند.
بسياري از دستگاههاي خودپرداز داراي نشاني در قسمت فوقاني هستند که شامل نام بانک يا موسسه دارنده دستگاه و احتمالا ليست شبکههاي متصل به دستگاه است. اين نوع از نشانه، تاپر (Topper) نام دارد. عدم کاربرد استاندارد واحد براي نوشتن برنامههاي کاربردي توسط بخشهاي مختلف (نظير بيمه، بانک، ثبت احوال و غیره) و نيز دستگاههاي مختلف يک بخش ( نظير بانکهاي مختلف).
ادامه اين مطلب را ميتوانيد در همين ستون، هفته آينده دنبال کنید.