چه شد که تصمیم گرفتید در انتخابات اتاق بازرگانی شرکت کنید؟
این یک تصمیم لحظهای نبود. در دوره قبل انتخابات نظامصنفی رایانهای استان تهران و در دوره ریاست مهندس سعادت، این بحث را مطرح کردم که اگر هر کسب و کاری در منظومه بخش خصوصی بخواهد اثرگذاری داشته باشد و در سبد کسبوکارهای موثر قرار بگیرد، باید در ساختارهای سیاستسازی بخش خصوصی و اقتصاد کشور حضور و نمود داشته باشد. اصولا حضور من در نظام صنفی رایانهای نیز با این نگاه بود که بازیگران اصلی صنف در ردههای مختلف باید حضور جدیتر و تعامل و مشارکت بیشتری داشته باشند و در تعیین سرنوشت خود اثرگذار باشند.
معتقدم اگر ما در صنف فناوری اطلاعات به صورت یک جزیره مجزا عمل کنیم و در نقشه بزرگ صنایع کشور جانمایی نشویم، راه به جایی نمیبریم. با همین نگاه و اعتقاد تعامل بیشتر با اتاق بازرگانی را پیشنهاد کردم که ریاست وقت سازمان نظام صنفی نیز از موضوع استقبال کرد و خود وی نیز نگاه مشابهی داشت. در آن دوره تلاش کردیم که ارتباطات با اتاق بازرگانی را پررنگتر کنیم و به موفقیتهایی هم رسیدیم اما این ارتباط به شکل ارگانیک نبود. در دوره جدید هیات مدیره سازمان نظام صنفی رایانهای نیز همین رویکرد را با ریاست سازمان پیش بردیم و نتیجه بحثها این شد که صنف در انتخابات حضور پیدا کند.
در واقع نمیتوانیم ادعا کنیم که صنف فاوا به اندازه حوزههای همچون معدن و دارو در تولید ناخالص ملی سهم دارد، ولی در تصمیمسازیها حضور نداشته باشد. اتاق نه تنها به عنوان رگولاتور روابط دورن بخش خصوصی، بلکه به عنوان پلتفرمی برای دفاع از منافع بخش خصوصی و تنظیم روابطش با دولت جایگاه مهم و تثبیت شدهای دارد و اگر این پازل با حضور تمامی بخشهای خصوصی تکمیل نباشد، انتظار ما برای تامین حقوقمان از این طریق تامین نخواهد شد. با این دیدگاه با روسای اتاق و کاندیداهای احتمالی انتخابات وارد مذاکره شدیم و خوشبختانه آنها نیز از این ایده استقبال و درها را به سوی شرکتهای ICT و کسبوکارهای نو باز کردند.
در نهایت این یک تصمیم صنفی بود و قرار شد دو نماینده حداقلی از صنف برای ورود به اتاق تلاش کند که بنده و آقای صدری به این منظور انتخاب
شدیم.
در صورت ورود به اتاق رویکرد شما چه خواهد بود و چه دیدگاه تازهای را میتوانید به اتاق هدیه کنید؟
ابتدا باید بگویم که در مقطع کنونی، ارباب صنعت که نمایندگانشان در اتاق حضور دارند، به این جمع بندی رسیدهاند که تداوم مشروعیت اتاق با پوشش حداکثری فعالان کسب و کار میسر است. بنابراین از ورود بازیگران جدید به عرصه حمایت میکنند. این رویکردی است که باید آن را مغتنم شمرد. از سوی دیگر تشکلها و مجموعههای دیگر هم دریافتهاند که برای اثرگذاری بیشتر، باید وارد بازی بزرگتری شوند.
در عین حال اتاق دریافته که بدنه سنتی کسب و کار هم از در تفکر و نگرش و هم در بعد صنعتی نیاز به بازسازی دارد و رویکرد این بدنه سنتی از حیث ابزاری، مدل کسب و کارو به کار گیری دانش و فناوری باید به روز شود وگرنه رقابت پذیریاش را از دست خواهد داد. این یکی از رسالتهای صنعت فاوا در اتاق است که به بخش سنتی در به روز کردن تجهیزات و تقویت دانش کمک بکنند تا این نگاههای نو در آنها تزریق بشود.
اما این رویکرد، در مقابل نیز آثار مثبت زیادی روی کسبوکارهای فناوری پایه میگذارد.
باید توجه داشت که دانش و تجربهای که در بخش سنتی انباشته شده، هنوز به فضای کسبوکارهای نو نفوذ نکرده و صنایع جوانتر میتوانند از صنایع متقدم، این خبرگی را بیاموزند.
واقعیت این است که مشکلات امروز صنعت کشور با 70 سال قبل تفاوتی نکرده و از این منظر، کسبوکارهای که قدمت چند ده ساله دارند، دانش و تجربه انباشته زیادی در این زمینه دارند؛ این تجربه به مرور تبدیل به قوانین شده و قوانین به مرور حک و اصلاح شده است. ولی ما در صنعت فاوا باید برای اینکه ادبیات مدیریت در مجموعههایمان شکل بگیرد، تلاش و سعی و خطا بکنیم. بنابراین این تعامل دوسویه به انتقال این ادبیات و تجربه انباشته به صنایع جوانتر کمک میکند.
از منظری دیگر، اگر قرار است در صنایع ایران نوسازی اتفاق بیفتد، یک پایه این نوسازی صنعت فاوا و کسبوکارهای فناوری پایهاند. بنابراین اگر ارتباطاتمان در سطوح مختلف شکل بگیرد، حتما برای پیشنهاد کردن راهکارهای فناورانه اعتماد بیشتری به ما میشود و این اعتماد به ایجاد بازاری بزرگتر برای کسبوکارهای فاوا میانجامد.
اگر معتقدیم که بخش خصوصی باید سهم عمدهتری از اقتصاد داشته باشد، اقتصاد امروز ما درگیر مسایلی است که بدون یک نگاه فناورانه جدید این مسایل حل نخواهد شد. مسایل اقتصاد ما بخشی متاثر از الزامات جهانی مثل دیجیتالی سازی و روند اقتصاد دیجیتالی است. اما بخشی هم معطوف به مشکلات داخلی است؛ مسایل و مشکلاتی مثل لزوم شفافیت، مبارزه با فساد، برقراری عدالت و بازتوزیع ثروت ملی، افزایش بهرهوری و ایجاد اشتغال مولد و پایدار امروزه به کلیدواژههای اصلی اولویتهای کشور تبدیل شدهاند و بدون هیچ تعصب صنفی باید گفت که با توجه به تجربیات جهانی، هیچ راهکار موثری برای این مشکلات بدون یک پایه قوی فناوری که توسط بخش خصوصی عرضه شده باشد، وجود ندارد.
در این زمینه ما بنیانهای لازم، سواد، توان و امکانات ارایه راهکارهای فناورانه را داریم و آنچه نداریم انسجام، شناخت و باور است. بنابراین بخش خصوصی باید با تلاش و صرف وقت و انرژی این شناخت و باور را در حاکمیت ایجاد کند.
موضوع دیگر این است که در عرصه کسب و کارهای نو سرمایهگذاریهای زیادی انجام شده و به دلیل همین نبود شناخت، گاهی با یک اشاره و یک تصمیم نادرست در حاکمیت، کل این سرمایهگذاری بر باد میرود. بخشی از این اتفاقات به این دلیل است که تعامل موثر با بدنه حاکمیت شکل نگرفته است. بنابراین باید این ارتباطات و تعامل را کلید زد. ما در سطح صنف تعاملات را با بخشهایی از حاکمیت آغاز کردهایم ولی در اتاق بازرگانی با توجه به روابط گستردهتر، قدرت چانهزنی بیشتری خواهیم داشت. باید تمام تلاش خود را بکنیم و با انرژی به دنبال حل مسایل باشیم و حتی اگر بتوانیم 10 درصد تغییر در ایجاد کنیم، بهبود شرایط قابل لمس خواهد بود.
چرا ائتلاف برای فردا را برای حضور در انتخابات اتاق بازرگانی تهران برگزیدید؟
به نظر من یک تصمیم گیری هوشمندانه و تاریخی در سطح مدیران ارشد کسب و کاری بخش خصوصی کشور رخ داده و آنها به موقع و درست تشخیص دادهاند که برای تسریع روند بازسازی و نوسازی صنعت، بازکردن درها و متنوع و نوگراتر کردن سبد صنعت به نحوی که شمول بیشتری بر حال و آینده کشور داشته باشد ضروری است. این نشان میدهد که مدیران ارشد بخش خصوصی ما افرادی آینده گرا هستند و میدانند که امواج اقتصاد دیجیتالی در حال درنوردیدن تمامی شئون اقتصاد است. در عین حال متوجه شدبم کسانی که این ادبیات را میفهمند؛ اتفاقا راهبران و تشکیل دهندگان ائتلاف برای فردا هستند که نسبت به مجموعههای دیگر انتخاباتی، بهتر و بیشتر آناتومی آینده کسبوکار کشور را درک کردهاند. این نگاه و باور در نام ائتلاف هم نمایان است. ضمن اینکه این ائتلاف در دوره قبل هیات نمایندگان اتاق نیز آمار عملکردی موفقی از خود به یادگارگذاشته است.
این فرصت را نباید از دست میدادیم و با همکاری خوبی که شکل گرفت، بیش از آنچه که انتظارش را داشتیم، نمایندگان صنعت فاوا در ائتلاف حاضر شدند.
اگر به اتاق راه پیدا کنید، در پایان دوره چهارساله چه دستاوردهایی را از این فعالیت انتظار دارید؟
بخشی از دستاورد میتواند جاری کردن و اتصال دادن امکانات و رویههای جاری اتاق بازرگانی در بدنه صنف باشد. دوم اینکه آن چیزی که ارزش دارد این است که به عنوان بخش خصوصی ضمن حفظ منافع خودمان که موجب پایایی کسب و کار میشود ببینیم کجا میتوانیم مشکلی را حل کنیم. به عقیده من، دورانی که بخش خصوصی درآمد و سود خود را از منفعت آحاد مردم جدا بداند، گذشته است. ما باید به فکر منافع اجتماعی باشیم و با این نگاه باید به دنبال چند موضوع کلان مبتلابه کشور باشیم و تلاش کنیم با تلاش نهاد اتاق برای حل این مسایل در کنار دولت قرار بگیریم.